چرا Coaching و Mentoring؟

- کاهش مشکلات ارتباطی ناشی از فرآیندهای ادغام و تملک.
- پرورش رهبرانی که می‌توانند به طور مؤثر با دوران دیجیتال روبرو شوند.
- امکان ایجاد موفقیت برای استخدام‌های جدید از طریق یادگیری از افراد با تجربه و دانش بیشتر.

- کمک به سازمان‌ها برای حفظ استعدادهای برتر خود.
- برای مواجهه با چالش‌های نیروی کار در دنیای مدرن
- فراهم آوردن رویکردهای نوین برای مربیگری مدیران.


وظایف Coach و Mentor

- انتقال دانش، مهارت‌ها، و بینش‌های ارزشمند از طریق افراد با تجربه به شرکت‌کنندگان.
- معرفی فعالیت‌های حرفه‌ای برای تقویت مهارت‌ها.
- به اشتراک گذاری تجربیات شخصی که حاوی درس‌های آموزنده هستند.
- فراهم کردن دسترسی به سایر رهبران در حوزه.
- به اشتراک گذاری اطلاعات در مورد روندهای جدید.
- معرفی رفتارهای جدید برای پاسخ به نیازهای خاص سازمانی.


چه کسانی از این خدمات استفاده می‌کنند؟

- ۹۷ درصد شرکت‌ها حداقل به شکل غیررسمی از Coaching و Mentoring بهره می‌برند.
- ۶۶ درصد دارای برنامه‌های رسمی Mentoring مدیریتی هستند.
- ۳۸ درصد برنامه‌های رسمی Coaching مدیریتی را اجرا می‌کنند.


Coaching و Mentoring

در دنیای کسب و کار امروز، دو رویکرد اصلی برای پیشبرد و توسعه توانمندی‌های افراد وجود دارد: مربیگری (Coaching) و هدایت (Mentoring). 

هدف از هر دو این استراتژی‌ها، یاری رساندن به افراد برای دستیابی به اهدافشان، حل مسائلی که با آن روبرو هستند، کشف راهکارهای نوین و در نهایت تسریع در مسیر رشد و پیشرفت شخصی و حرفه‌ای است.

Coaching ، به عنوان یک فرآیند رسمی و سازمان‌یافته، شامل بررسی دقیق و ارزیابی جنبه‌های مختلف حرفه‌ای، زندگی شخصی یا نیازهای فرد می‌شود. این روش، که اغلب با هزینه‌ای همراه است، بیشتر زمانی اجرا می‌شود که از مشاوران بیرونی کمک گرفته می‌شود و معطوف به تعیین اهداف مشخص و طرح‌ریزی برای دستیابی به آن‌هاست.

در مقابل Mentoring، یک فرایند غیررسمی و بیشتر مبتنی بر ارتباط شخصی است که انتظاری برای دریافت دستمزد ندارد. این رابطه، اغلب توسط فردی با تجربه‌تر که به عنوان الگویی برای رفتار قرار می‌گیرد، انجام می‌شود. نوع و تعداد جلسات در این رویکرد، بسته به نیازهای فرد، متغیر است و می‌تواند از جلسات انفرادی گرفته تا دیدارهای گاه به گاه ادامه یابد.


ارزیابی‌های ۳۶۰ درجه، دیدگاهی جامع برای تحول حرفه‌ای

ابزارهای چندگانه ارزیابی، به عنوان یک روش موثر در مربیگری رهبری، هم برای افراد و هم برای کل تیم‌های مدیریتی به کار برده می‌شود. این ابزارها به طور فزاینده‌ای برای شناسایی نیازهای توسعه‌ای در سطح سازمانی مورد استفاده قرار گرفته و به تعیین مهارت‌ها و رفتارهای موجود کمک می‌کنند.

یک Coach مجرب در این فرایند نقش کلیدی دارد تا از ایجاد هر گونه تفرقه جلوگیری کند و اطمینان حاصل شود که فضایی مبتنی بر اعتماد برای تقویت توانمندی‌ها ایجاد می‌شود. با استفاده از بازخوردهای محرمانه و ناشناس، این ابزار توجه خود را به طور دقیق بر روی نیازهای توسعه‌ای افراد متمرکز می‌کند.

علاوه بر این، ارزیابی‌ها شامل درک‌های ذی‌نفعان مختلف در سازمان می‌شوند، از جمله همکاران، گزارش‌های مستقیم و سرپرستان، و همچنین نقاط قوت و ضعف فردی. این فرایند بدون قضاوت بوده و می‌تواند به صورت آنلاین اجرا شود.

ابزارها توانمندی‌ها و رفتارهای مورد نظر سازمان را اندازه‌گیری می‌کنند و می‌توانند شامل بیش از 100 رفتار رهبری خاص باشند. نتایج به دست آمده از پاسخ‌دهندگان مختلف در یک گزارش جمع‌آوری شده و برای تعیین استراتژی‌ها و اقدامات مناسب استفاده می‌شوند.

تنوع در ارزیابی‌ها و هزینه‌ها بین ناشران مختلف وجود دارد، و مربیان معمولاً ترجیح می‌دهند از ابزارهایی استفاده کنند که با آن‌ها بیشتر آشنا هستند. این روش‌ها می‌توانند برای تقویت مهارت‌های رهبری در سراسر تیم‌های مدیریتی و بخش‌های متعدد به کار روند و قابلیت اجرای مجدد برای ردیابی مداوم رفتار و ارائه بازخورد دائمی را دارند.



نگاهی به پشت پرده استراتژی‌های Coaching و Mentoring

تنوع مدل‌ها و ساختارهای طراحی شده برای برنامه‌های Coaching و Mentoring به اندازه تنوع شرکت‌های تحت بررسی است. بررسی‌ها نشان می‌دهند که برنامه‌هایی که بیشترین موفقیت را کسب کرده‌اند، ویژگی‌های زیر را مشترک دارند:

  • استفاده از یک استراتژی جامع برای پرورش و توسعه رهبران.
  • در نظر گرفتن Coaching و Mentoring به عنوان عناصر اساسی برنامه.
  • رهبری و پشتیبانی برنامه‌ها تحت نظارت مستقیم مدیرعامل و با ابتکارات تجاری محکم.
  • شروع فرایند با تعریف دقیق اهداف، نیات و معیارهای سنجش.
  • اثربخشی بیشتر مربی‌هایی که از بیرون سازمان آمده‌اند در مقایسه با کارمندان فعلی؛ در حالی که هدایت‌کنندگان هم می‌توانند از درون یا بیرون سازمان باشند.
  • تقویت قابلیت‌ها و استعدادهای درونی سازمان‌ها.


اسرار برنامه‌های مربیگری Coaching / هدایت Mentoring

  • Mentoring در محیط کار به عنوان روشی شناخته شده برای تقویت ارتباط و تعامل بین مدیریت و کارمندان است. 
  • رسمیت یافتن برنامه‌های Mentoring با انتشار تحقیقاتی که نشان می‌دهد توجه شخصی به فردی، پاسخگویی مناسبی به پیچیدگی‌های دنیای کسب‌وکار پر از فناوری و جهانی‌شده است. 
  • اگرچه اصطلاحات "Mentoring" و "Coaching" اغلب به طور مترادف استفاده می‌شوند، اما از لحاظ سبک و ماهیت با یکدیگر متفاوت هستند. برای موفقیت در یک رابطه Coaching یا Mentoring، وجود تعهد متقابل ضروری است. 
  • هم ارائه‌دهنده و هم دریافت‌کننده باید قادر به برقراری ارتباط، توافق بر سر اهداف و یادگیری رفتارهای جدید باشند، با هدف پیشرفت فردی. 
  • انضباط کارکنان در برنامه‌های Mentoring یا Coaching جایی ندارد، زیرا این برنامه‌ها از ارزیابی‌های عملکردی مستقل هستند. 
  • اتمام یک برنامه Coaching یا Mentoring ممکن است به عنوان بخشی از انتظارات عملکردی در نظر گرفته شود که در طول جلسات توسعه پیدا کرده‌اند. 
  • شرکت‌کنندگان باید آماده پذیرش ایده‌های نوآورانه برای ارتقای مهارت‌های رهبری و عادت‌های کاری باشند. 


دو نوع اصلی برنامه وجود دارد:

  1. ساختارمند و کوتاه‌مدت برای پاسخگویی به نیازهای فوری در سازمان یا آماده‌سازی فرد برای پر کردن یک جای خالی؛ 
  2. و ساختارمند و بلندمدت برای آموزش جانشین‌ها و آماده‌سازی برای نقش‌های رهبری به عنوان بخشی از مسیر شغلی.


Coaching و Mentoring، کلید موفقیت در سازمان‌ها و شرکت‌ها

Mentoring مؤثر و Coaching در محل کار زمانی به اهداف خود می‌رسد که حداقل یکی از نیازهای اساسی زیر را تامین کند:

  • سیستمی حمایتی برای کارکنان تازه‌وارد فراهم می‌آورد، آنها را با معیارها و فرهنگ سازمانی آشنا ساخته و الگوهایی برای تبعیت ارائه می‌دهد، که این امر معمولاً به افزایش نرخ حفظ نیروی کار منجر می‌شود.
  • دیگر نیازی به جذب نیرو از بیرون سازمان نیست؛ با این روش می‌توان به راحتی مهارت‌ها و توانمندی‌های موجود و همچنین افراد با پتانسیل رهبری را شناسایی کرد.
  • به مدیران امکان می‌دهد تا به طور مؤثر کاندیداهای بالقوه برای تسریع در مسیر شغلی را تشخیص دهند.
  • حمایت از تنوع در محیط کار را تقویت می‌کند؛ به اقلیت‌ها و گروه‌های کمتر نمایندگی شده فرصت‌های پیشرفت حرفه‌ای و شخصی ارائه می‌دهد.
  • کارکنانی که به دلیل نیازهای فناورانه، کار در مکان‌های دور از مرکز و یا کار در خانه، از فرهنگ سازمانی جدا افتاده‌اند را توسعه و ترغیب می‌کند.
  • انگیزه‌ای برای سرعت بخشیدن به فرآیند یادگیری و رسیدن به اهداف فراهم می‌آورد.
  • به کاهش استرس و جلوگیری از فرسودگی کمک کرده، چالش‌هایی تازه یا فرصت‌هایی برای استراحت در زمان مناسب ارائه می‌دهد.
  • پشتیبانی از یادگیری مستمر در محیط‌های کسب‌وکاری که به طور مداوم در حال تغییر هستند را فراهم می‌آورد.